معرفی نشریه
اهداف و چشم انداز
تحریریه و هیئت داوری
فرایند پذیرش مقاله
محورهای نشریه
پرسش های متداول
راهنمای نویسندگان
تعرفه انتشار مقاله
داوری زودهنگام
تاریخ های مهم
اعتبار و مجوزات رسمی نشریه
مزایای انتشار مقاله در نشریه
اطلاعات تماس با ما
درباره نشریه داوران |
چکیده بشر در طول حیات خود، هر ¬از¬ گاهی به دلیل نیاز یا محدودیت عنصری، به تقدیر و تقدس آن پرداخته است که با گذشت زمان این عناصر حرمت و اعتباری خاص یافته¬اند و اعتقادات و باورهایی در اطراف آن¬ها شکل گرفته است، آب نیز با پاکی و تقدسی که دارد یکی از این عناصر است. برای بشریت آب ماده حیاتی بوده و موجب رشد و شکوفایی تمدن¬ها می¬شود. مردم ایران، قبل از اسلام آناهیتا (الهه آب) و بعد از اسلام، حضرت فاطمه (س) را مظهر آب می¬دانستند. انتخاب چنین افراد پاک و الهی به عنوان مظهر آب نشانی از اهمیت و نقش آب در زندگی ایرانیان بوده است. در تفکر اسلامی آب، عامل تذکر، به عنوان یکی از اساسی¬ترین منابع شناخت و وحدانیت الهی است. بررسی مبانی تفکر اسلامی درباره این عنصر طبیعی نشان از توجه ویژه کتاب مقدس قرآن به آب دارد. آب در فلسفه اسلامی بن هستی محسوب می¬شود. "وَ جَعَلنا مِنَ الماء کُلّ شَی حَی"(انبیاء، آیه 30) و در عین حال عامل تطهیر نیز هست. هدف اصلی این پژوهش ارائه مفاهیم آب و جایگاه آن در فرهنگ ایرانیان و فرهنگ بومی مازندران و بررسی عقاید و دیدگاه¬های گوناگون و بالاخص دیدگاه اسلام در رابطه با آن می¬باشد. یافته¬های حاصل از این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و تاریخی، با توجه به منابع کتابخانه¬ای می¬باشد و فرضیه به¬دست آمده نشان از اهمیت مفهوم آب از گذشته تا به امروز و به غیر از جنبه مادی، بعد معنوی که نمادی از زندگی می¬باشد دارد لذا احترام به آب و تکریم آن، به تمام اقوام و ملل و گیتی متعلق است و خاص یک قوم و ملت نیست. تقدس آب در شمار جهانی¬های فرهنگی انسانی است و در همه¬ی فرهنگ¬ها از جمله مازندران به شکلی و به درجه¬ای جایگاه اعتقادی دارد و نقش و تجلی آن فراوان بوده است. کلمات کلیدی آب، فرهنگ ایرانی، دین اسلام، فرهنگ مازنی. موضوع معماری آمار بازدید تعداد بازدید از مقاله: 38 تعداد دانلود فایل : 32 |
Journal of ArchitectureManagment Special journals,research
|
کلیه حقوق این وب سایت محفوظ می باشد . ||| طراحی و پیاده سازی شده توسط : فرازنت ( پورتال آنلاین مدیریت و داوری مجله ) ویرایش 6.1